رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

مجله دوست نوجوانان-مهر1394

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۱۴ ب.ظ

مصاحبه با  « مهزاد سادات حیدریان » مترجم نوجوان ،

 و برگزیده پانزدهمین دوره جشنواره خوارزمی

رامین جهان پور

........................................................................................................


«مهزاد سادات حیدریان» یکی ازنوجوانان موفقی است که توانسته  در دو عرصه  علمی و فرهنگی  مهارتهای خویش را به اثبات  برساند  .ازاو تا بحال دوکتاب برای نوجوانان  به نامهای «من را حدس بزن » نوشته سیویر پیروتا و «سوزن رفوگری وگندم زار » نوشته هانس کریستین اندرسن  اززبان  انگلیسی به فارسی برگردانده شده  و توسط انتشارات برزآفرین  منتشرشده است . همچنین کسب رتبه اول کشوری در پانزدهمین جشنواره جوان خوارزمی در سال 1392 در حوزه زبان وادبیات فارسی با موضوع بررسی زبان والگوهای ترجمه در داستان های پریان ، یکی دیگراز مقامهای  کسب شده این نوجوان فرهیخته در پژوهش های دانش آموزی  می باشد .ازدیگر موفقیتهای حیدریان می توان به کسب  رتبه دوم نثر ادبی در مسابقات فرهنگی وهنری شهرداری تهران درسال1387  ودریافت لوح تقدیر در اولین جشنواره «ره یافتگان » درزمینه شعر پارسی  اشاره کرد .  پای گفتگوی  این نوجوان با آتیه نشستیم  تا با او و فعالیتهایش بیشتر آشنا شویم .

 

متولد چه سالی ودر کجا هستید؟ ورشته تحصیلی اتان را بفرمایید؟

 متولد سال 1374 در تهران هستم. من دیپلم ریاضی گرفتم ولی به دلیل علاقۀ زیادی که به  رشتۀ علوم  انسانی  داشتم،  تغییر رشته دادم.

کمی ازپانزدهمین دوره  جشنواره خوارزمی برای ما صحبت کنید؟

در مرحلۀ اول من با شوق و انگیزۀ زیادی طرح پژوهشی ام را که فقط پانزده صفحه بود فرستادم و منتظر نتیجه ماندم که یکی از مشاورین مدرسه گفت که خودتان بروید پژوهشسرا و پیگری کنید که بعد متوجه شدم که شاید به خاطر اینکه موضوع طرحم ترجمه بوده حتی کسی آن را مطالعه هم نکرده است بعد از پیگیریهای زیادی که کردم تصمیم گرفتند که کارم را بررسی کنند. شاید هم کسی را که به زبان انگلیسی تسلط داشته پیدا نکرده بودند. در هرصورت طرح من که در این فرصت تکمیل شده بود در کمال ناباوری به مرحلۀ استانی ارسال شد و شاید کسی باور نمی­کرد که بعد از گذراندن سه مرحلۀ دیگر و مصاحبه­های مختلف، رتبۀ نخست کشوری را بین صدها طرح به خود اختصاص خواهد داد.

 

.

چطور شد که به مترجمی کودک ونوجوان روی آوردید؟

 خب مهم ترین دلیلش می تواند نوجوان بودن خودم باشد و قطعاً در این سن با مخاطبان کودک و نوجوان می­توانم ارتباط بهتری برقرار کنم، ولی اگر بپرسید چی شد که به ترجمه روی آوردم به خاطر علاقه ای بود که  به نوشتن داشتم . قبل از اینکه ترجمه را شروع کنم  یک چیزهایی می­نوشتم و به ادبیات علاقه ی زیادی داشتم ، بعد از اینکه زبان انگلیسی  را آموختم و با داستان های انگلیسی آشنا شدم تصمیم گرفتم خودم را درزمینه ترجمه داستان امتحان کنم . نمی دانستم ترجمۀ آثار ادبی اینقدر لذت بخش است انتخاب واژگان صحیح ، همزمان با حفظ سبک نویسنده و انتقال روح اثر و ارتباط با متن قصه  واقعاً برای من جالب و دوست داشتنی بود. ترجمه و یا باز آفرینی یک اثر ادبی  گرچه کار دشواری به نظر می رسد  ولی واقعا لذت بخش است.

یادتان هست اولین بار ی که احساس کردید دوست دارید بنویسید چه سالی بود؟

از دوران دبستان نوشتن را دوست داشتم ولی اوج علاقه ام به نوشتن در دوران راهنمایی شکل گرفت یادم می­آید روز هایی که زنگ انشا داشتیم دوست داشتنی ترین روزها برایم بود. انشا نوشتن را خیلی دوست داشتم و بچه ها و معلم هم از انشا هایم  استقبال می­کردند. حتی گاهی بچه ها کتاب انشایم را قرض می­گرفتند می­بردند تا برای مادر و پدر یا خواهر برادرشان بخوانند. برای نوشتن همیشه شوق خاصی داشتم یادم هست همیشه توی دلم آرزو می­کردم زنگ های بیشتری در هفته به انشا اختصاص پیدا کند، اما متاسفانه معلم ها گاهی همان یک زنگ را هم به درس های  دیگر اختصاص می دادند .

چقدر به نشریات وکتابهای ادبی وفرهنگی علاقه دارید ؟

خیلی زیاد. از کودکی  کتاب های ادبی و داستانی برایم قشنگترین کتاب ها بودند به نشریات فرهنگی و ادبی هم خیلی علاقه مندم به طوری که دوست دارم در آینده در یکی از این نشریات فعالیت کنم.

 با توجه با موفقیتهای کسب شده ،  در آینده دوست دارید چه شغلی داشته باشید ؟

وقتی  کودک  بودم این سوال را از من می­پرسیدند و من هم سریع می گفتم :خلبان، پلیس یا دکتر ولی الان دوست دارم شغلم با ادبیات و هنر در ارتباط باشد.

در زندگی مشوق های اصلی شما چه کسانی بودند ؟

 خانواده و به خصوص پدرم در زمینه هایی که علاقه نشان می­دادم چه می خواست نقاشی باشد چه نوشتن تشویقم می­کردند و هیچ گاه فشار این را که تو باید دکتر شوی یا مهندس نداشتم. و به کارهایی که علاقه داشتم می­پرداختم.

آیا داستان تالیفی هم دارید؟

 خیر. ولی چند داستان نیمه­کاره دارم که هنوز در مورد کامل کردنشان تصمیم نگرفته­ام!

کتاب های مورد علاقه ،نویسنده ها وشاعران مورد علاقه اتان چه کسانی هستند؟

از شاعران قدیم غزلهای حافظ و مثنویهای داستانی فردوسی و نظامی و از شاعران معاصرهم  شعرهای مرحوم سلمان هراتی و سهراب سپهری را دوست دارم. هرچند در مرحلۀ آشنایی با اشعار معاصر فارسی هستم.

روزی چقدر مطالعه می کنید؟

ساعت مشخصی نمی­توانم بگویم که مثلاً سی دقیقه یا چهارساعت ولی معمولاً کتابی را که به آن علاقه­مند می­شوم و شروع می­کنم تا تمام نشده رهایش نمی­کنم.

یک نوجوان باید چه کار کند تا  در عرصه های مختلف موفقیت کسب کند ؟

مطمئنا جواب این سوال شما برنامه­ریزی است و به نظر من هرکس خودش بهتر از دیگران راه موفقیت خودش را می­تواند پیدا کند و می تواند برای خودش برنامه­ریزی کند و هیچ فرمول از پیش نوشته شده­ای ندارد ولی اگر بخواهم کلی بگویم بهترین کار این است که هدف خودش را مشخص کند و با خودش روراست باشد و در راستای آن هدف، برنامه­ریزی و تلاش  کند.

 

 

آیا ترجمه این دوکتابتان را قبل از اینکه چاپ کنید به عنوان راهنمایی وکسب تجربه  به کسی نشان دادید؟

 واقعیتش به هر مترجمی که می­گفتم کارم را بخواند و نظرش را بدهد معمولاً  اولین کاری که می­کردند این بود که جمله­ای را که من نوشته بودم با توجه به سلیقۀ شخصی­شان جور دیگری می­نوشتند. بعد متوجه شدم که این خاصیت ترجمۀ داستان است! ولی بعد از این قضیه به  متفاوت بودن  سلیقه­ها پی بردم و آن را به عنوان یکی از نتایج طرحم مطرح کردم.

یک خاطره از نوجوانی برای ما تعریف کنید؟

در دوران راهنمایی شعری با عنوان «زندگی زیباست» سروده بودم ، این شعر  بعد از اینکه در مجلۀ رشد نوجوان چاپ شد  یکی ازهمکلاسی هایم به من ­گفت معلوم است که این شعر را تو نگفته­ای و آن را یک شاعر  بزرگسال گفته است بعد متاسفانه مسئولین مدرسه هم تا مدتی به خاطر اینکه اسم مدرسه را عنوان نکرده بودم از من ایراد گرفتند .درصورتیکه خیلی وقتها اسم مدرسه نباید بیاید.

یک تعریف از نوجوانی؟

 فکر می­کنم نوجوانی قشنگ­ترین و همچنین مهم­ترین دوران زندگی هر کس باشد. قشنگ­ترین از این لحاظ که همیشه بزرگ­ترها با خوشحالی و لبخند از آن یاد می کنند و مهم­ترین از این لحاظ که به نظرم شخصیت و عقاید هر کس در این دوران شکل می گیرد..

 

ترجمه کودک ونوجوان را درکشور چگونه می بینید؟

به نظر من ترجمه همیشه مظلومیت خاص خودش را داشته و متأسفانه با این مسئله روبرو بوده که هر کس زبان انگلیسی بلد باشد می­تواند ترجمه کند. در صورتی که این تفکر اشتباه است. خصوصاً ترجمۀ ادبی که نوعی بازآفرینی است و به نظر من برای دوباره آفریدن یک داستان، بیشتر از هرچیز استعداد ادبی و آشنایی کافی با ادبیات فارسی لازم است و فکر می­کنم نتیجۀ بی­توجهی به این موارد می­شود بعضی از کتابهای ترجمه شده­ای که می­گیریم و از خواندنشان هیچ لذتی نمی­بریم و گاهی آنقدر نافهموم  هستند  که نصفه کاره  رهایشان می­کنیم.

آیا ناشران به خاطر کم سن وسال بودن شما محدودیتی در پذیرفتن ترجمه هایتان  نداشتند؟

 

من شخصاً با ناشران صحبتی نکرده­ام ولی پدرم این کار را برعهده گرفته بود و شنیدم که ناشران معمولاً حاضر به سرمایه­­گذاری روی آثار افراد معمولی مثل من نیستند و خیلی طول می­کشد تا نویسنده یا مترجمی مطرح شود و ناشران از او استقبال کنند.

شما چه برنامه­ای دارید تا کتابهایتان در آینده مورد استقبال قرار گیرد؟

من فکر می­کنم اول اینکه باید نوشتن و ترجمه را ادامه دهم و شاید هم به خاطر رتبه­ای که آورده­ام بالاخره کمی هم روی ناشران تاثیر بگذارد. من فکر می­کنم در آینده به هرحال باید خودم با ناشران در ارتباط باشم. مثلاً ناشر کتاب دومم بعد از اینکه متوجه رتبۀ خورازمی من شد از کتاب من بیشتر حمایت کرد و مراسمی در شناساندن اثر من در یکی از فرهنگسراهای تهران(خاوران) ترتیب داد و نویسندۀ بزرگسال آقای فراست هم در  آن برنامه  حضور داشت.

آیا در زمینه ترجمه کتابهایی را در دست چاپ دارید؟

 در حال حاضر روی ترجمه چند داستان دیگر از اندرسن دارم کار می کنم  همچنین چند کتاب داستان مصور دیگر را هم  برای نوجوانان در دست ترجمه دارم که اگر خدا بخواهد می­خواهم آنها را برای چاپ به ناشر بسپارم..

 

بهترین کتابهایی که تا به حال خوانده اید را با اسم نویسنده  نام ببرید ؟

معمولاً همۀ کتابهای ادبی را که می­خوانم دوست دارم. پیر مرد و دریا از ارنست همینگوی، جین ایر شارلوت برونته، بابا لنگ دراز جین وبستر، تام­سایر مارک تواین، دور دنیا در هشتاد روز ژول ورن، غرور و تعصب جین آستین، داستان دو شهر چارلز دیکنز، و هملت و مکبث شکسپیر.

 من داستانهای پریان یا fairy tale های «آندرسن» را خیلی دوست دارم و این گفته­اش که قهرمان داستان هایش  غالباً خودش است ،آنها را برایم جالب­تر کرده است.

  • ---

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی