رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

وقتی در مورد دیگران حرف می زنیم !

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ

 

یادداشت آزاد

رامین جهان پور (نویسنده وروزنامه نگار )

 این  روزها بعضی از ستاره های قدیمی سینما وموسیقی که اوج فعالیت هایشان به دهه های 40 و50 خورشیدی برمی گردد ودر آن زمان خیلی اسمشان روی زبانها بود ومورد توجه رسانه هابودند، با نشریات به مصاحبه نشسته و سفره دلشان را باز می کنند .البته تا اینجای کار هیچ اشکالی ندارد، به هرحال هر هنرمند واهل قلمی می تواند با هر رسانه ای  که دلش خواست در مورد زندگی هنری اش گفتگو کند اما مساله وقتی مهم می شود که در نقل و قول هایشان به اسامی دیگر هنرمندان هم عصر شان اشاره می کنند و پای آنها را به وسط مصاحبه می کشند ویا در مورد زندگی  آنها اظهار نظر می کنند. سعید دبیری ترانه سرای قدیمی  اخیرا  گفتگویی با روزنامه شرق در تاریخ سوم مردادماه انجام داده  و در لابلای صحبت هایش اشاره ای کرده بود به زندگی« فرهاد مهراد» خواننده فقید موسیقی پاپ کشور که:« فرهاد در روزهایی که  ممنوع الصدا بود و اجازه فعالیت نداشت  خیلی نرمال نبود ! و قرص مصرف می کرد و  مامور مواد مخدر   نزدیک بود بازداشتش کند» واز این حرفها . به نظر من لزومی  ندارد از     هنرمندی  مثل فرهاد با تمام بی مهری هایی که بعد از انقلاب به اوو هنرش شد  اینگونه یاد کرد  اصلا گیریم فرهاد اعتیاد هم داشته  وهمین حرف به نفع کسانی تمام  می شود که در دوران مدیریتشان در ارشاد به او اجازه فعالیت نداده بودند.بنده خودم از طرفداران کارهای آقای دبیری هستم اما همه طرفداران صدای فرهاد که آهنگهای او را دنبال کرده اند خوب می دانند  که این خواننده در روزهای پایانی زندگی اش  که برای درمان به فرانسه رفته بود ودر منزل یکی از آشنایانش بود هییچ  رفتار غیر متعارفی در چهره و رفتارش دیده نمی شد و در فیلم مستندی که از آن روزها یادگار مانده (آمین )، همان فرهاد  محجوب و سر به زیری است که شعر دکلمه می کند و جلوی دوربین،  دارد از آهنگ هایش صحبت می کند  و هیچ نشانی از غیر طبیعی بودن یا به قول سعید دبیری نرمال نبودن در چهره اش  ، به چشم نمی خورد .فرهاد سالها قبل ، این را در کنسرتی که در پاریس اجرا کرد هم نشان داد. سعید کنگرانی هنرپیشه قبل از انقلاب هم به تازگی  در گفتگویی که  با یکی از رسانه ها انجام داده ، خواسته انتقام تمام محرومیت ها ودوربودنش از سینما  را، از خیلی از هنر پیشه ها و کارگردانهای ایرانی بگیرد و به نوعی با صحبت های مغرضانه  اش  آنها را متهم کند .خیلی ها عادت دارند راه اشتباهی را که درزندگی رفته اند به گردن این وآن بیاندازند و این چیزی نیست جز گردوخاک راه انداختن وجلب توجه کردن .و این اصلا خوب نیست خصوصا برای افرادی که ادعای هنرمند بودن هم دارند و خودشان را از عوام جدا فرض می کنند.

 

  • ---

تیپ داعشی ممنوع !

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ق.ظ

تیپ داعشی ممنوع !

 

یادداشت آزاد

...........................

رامین جهان پور

 

یک زمانی تیپ  «چه گوآرایی» و «داریوشی» و «آلن دلونی» و... بین جوان های ما مد بود.حداقل پسرها دنبال تقلید کردن از مدل مو ها و قیافه افرادی بودند که بین مردم طرفدار داشتند و به قول معروف سرشان به تنشان می ارزید .این روزها اما کاملا مساله برعکس شده است و بعضی  از جوانهای ما ریششان را به سبک نیروهای داعشی  بلند می کنند و در واقع یک تبلیغ کاملا رایگان برای نشان دادن چهره افرادی دارند که رذالت و  آدم کشی آنها در تاریخ،  دست اسکندروچنگیز و هیتلر را از پشت بسته است و مورد تنفر و انزجار تمام مردم دنیا قراردارند. و متاسفانه در این میان چند تا از ورزشکارها ، خواننده ها و هنرپیشه های ما هم به چشم می خورند..من نمی دانم  سطح شعور ، آگاهی و فرهنگ این آقایان  که می  خواهند شمایلشان شبیه داعشی ها شود  چقدر است و توی کله اشان چه می گذرد  ولی این را حتم دارم که از فلسفه به وجود آمدن داعش هیچ اطلاعی ندارند وگرنه هیچوقت سعی نمی کردند  چهره اشان را شبیه کسانی کنند که بزرگ ترین هنرشان کشتن مردم بی گناه وغیرنظامی خصوصا زنها و کودکان به بدترین  شکل ممکن است.!

  • ---

خبرگزاری مهر جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳

يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۰۶ ب.ظ

نویسندگان هیچ سهمی از رسانه ملی ندارند!

یاداشت آزاد


رامین جهان پور

طی چند سال اخیر شاهد بی اعتنایی و بی توجهی صدا و سیما به اهالی کتاب، نویسندگان، شاعران، مترجمان و روزنامه‌نگاران داخل کشور بوده‌ایم. پس از پیروزی انقلاب مدیران صدا و سیما برای تبلیغات و اطلاع‌رسانی، از مقوله‌هایی چون فوتبال، برنامه‌های عامه‌پسند و سریال‌های ضعیف تلویزیونی از هیچ کوششی دریغ نکردند؛ اما دریغ از برداشتن قدم برای تبلیغ یا اطلاع‌رسانی کالاهای فرهنگی مثل کتاب و نشریات.

متأسفانه تلویزیون ما انگار با جماعت اهل قلم و کتاب نمیخواهد آشتی کند؛ جدیدترین خبری هم که اخیرا از رسانه ها شنیدیم، تعطیلی یکی از برنامه های شبکه چهار سیما به اسم «کتابنامه » بود که به معرفی کتاب می پرداخت. تلوزیون ما هیچ‌کدام از برنامه‌های جدی اش را به فعالیت‌های این قشر اختصاص نداده است یا اصلا لزومی نمی بیند که از مقوله ادبیات و فرهنگ در برنامه‌هایش استفاده کند. این در صورتی است که اکثر اندیشمندان، نویسندگان و چهره‌های ادبی در کشورهای دیگر از طریق رسانه‌های تصویری شان، به مردم جامعه معرفی می شوند و خصوصا تلویزیون نقش بسیار پررنگی در شناساندن نویسندگان و شاعران مملکت خود دارد.

در حال حاضر، بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان ما نام فرهیختگان معاصرشان را نمی شناسند و ارگانی مثل صدا و سیما هم هیچ کوششی برای پر کردن این خلا نداشته است. انگار مؤلفان و اهالی کتاب تنها اقشاری هستند که هیچ جایگاه و حق و حقوقی در رسانه ملی ندارند! در صورتی که نمایش ضعیف‌ترین سریال‌های داخلی و خارجی و پوشش خبری مسابقات درجه چندم ورزشی، جزو برنامه‌های اولویت‌دار این ارگان مردمی بوده است. سیمای ما متأسفانه با تمام انتقاداتی که از طرف اهالی قلم و کتاب به آن می شود، راه خود را رفته و هیچ تلاشی برای به‌دست آوردن دل نویسندگان و اهل کتاب از خود نشان نداده است و در این مدت اهالی کتاب و نویسندگان ما در کشور دچار یک نوع تحریم خودساخته از طرف رسانه ملی بوده‌اند.

البته بیشتر دلیل این بی توجهی، اشراف نداشتن متولیان برنامه‌های تلویزیون به مقوله تألیف، کتاب و کتابخوانی و عدم شناخت نویسندگان داخلی است. اهالی قلم تنها امیدشان این بود که با روی کار آمدن دولت یازدهم، شاهد تحولات خوشایندی در این زمینه باشند و متصدیان فرهنگی این ارگان مردمی بتوانند بی توجهی ها‌یی را که در چند دهه گذشته به این قشر شده، به نحو مطلوبی جبران کنند. اما متاسفانه تا این تاریخ هیچ اتفاق تازه ای در این زمینه نیافتاده و تلوزیون ما همچنان با داستان نویسان و شاعران داخلی قهر است. این در صورتی است در سیما در چند سال اخیر شبکه هایی مثل شبکه بازار و.... ایجاد شده که به عملکرد اصناف دیگری در کشور می پردازد.

چرا روزنامه ادبی نداریم؟

مطلب دیگر این است که این روزها روزنامه های متعددی، اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و... روی پیشخوان مطبوعاتی خودنمایی می کنند و چند سال اخیر هم شاهد انتشار روزنامه هایی بوده ایم که فقط به مقوله فرهنگ و هنر پرداخته اند و اخبار و رویدادهای داخلی و خارجی در این زمینه را پوشش داده اند. اما با این حال جای خالی یک روزنامه ادبی که اختصاص به شعر و ادبیات داستانی داشته باشد در روزنامه فروشی های ما به شدت احساس می شود.

اگرچه اکثر روزنامه های ما یکی از صفحاتشان را معمولا به ادبیات یا فعالیت های هنری ایران و جهان اختصاص می دهند اما گرایش بیشتر این رسانه ها به اخبار و رویدادهایی نظیر تئاتر، سینما و یا برنامه های تلویزیونی است. ناگفته نماند که در زمینه ادبیات، ما ماهنامه ها و فصلنامه هایی هم داریم که در طول سال به دست مخاطبانشان می رسند اما روزنامه ای تخصصی که به صورت روتین و روزانه به شعر و داستان بپردازد، در کشور وجود ندارد و این خلا برای تمامی اهل قلمی که در این زمینه فعال هستند، به وضوح قابل لمس است. به هر حال با وجود این همه شاعر و نویسنده حرفه ای که درسطح کشور وجود دارد، چاپ این چنین جریده ای شاید بتواند تا حدودی پاسخگوی نیاز فکری و فرهنگی این قشر خاص در جامعه و مخاطبین شعر و داستان باشد.

  • ---