رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

نویسنده و روزنامه نگار

رامین جهان پور

روزنامه پیام آشنا-یکشنبه سوم بهمن ماه 95

يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۱۵ ق.ظ


به مناسبت  یازدهمین سالمرگ (م.آزاد) شاعرمکتب نیما


مردی که برای غصه هایم  قصه شد

رامین جهان پور

محمود مشرف آزاد تهرانی ملقب به« م.آزاد» را از کودکی می شناختم . قبل از اینکه بدانم اوجز نامدار ترین شاگردان نیماست وهمدوره شاعران تاثیر گذاری  مثل شاملو، اخوان،سهراب،وفروغ.اینها را بعدها فهمیدم که او از طلایه داران شعر نو ایران در دهه 40 بود. زمانیکه روشنفکرها در ایران از زعفران هم گرانتر ونایاب تر بودند . کودکی من با نوارهای کاستی گذشت که پر از قصه های شفاهی آزاد وامثال آزاد بود ومن که عاشق  داستان  بودم در کنار «خروس زری و پیرهن پری» شاملو- فقط اسم زیبای آزاد را بر روی نوارهایش دیده بودم .آزاد به همراه فیروز شیروانلو از پایه گذاران کانون پرورش  فکری کودکان ونوجوانان در دهه 40 بود  وتمایز او از شاملو واخوان ودیگران در این بود که او در دوعرصه شعر بزرگسال و ادبیات کودک ونوجوان آنهم به طور حرفه ای  فعالیت داشت .کارنامه ادبی آزاد آنقدر پربار است که بگوییم تمام تلاشش را در عمر-برای فعالیتهای ادبی- که عاشقانه دوست داشت گذاشت .ومن گاهی خوشحالم از اینکه این افتخار را داشتم که دو بار بااو در زمان حیاتش مصاحبه کنم که تاریخش به سالهای 1378و1380 بر می گردد .وهنوز دست خطش را دارم  که با دقت به پرسشهایم مکتوب  پاسخ داده بود .که این مصاحبه هم به واسطه ومعرفی  یکی از آشنایان که برادر خانمش بود وبا اخوی  بزرگ اینجانب رفاقتی دیرینه داشت، انجام گرفت.  م.آزاد با بزرگانی چون تقوایی ،بیضایی ،جلال آل احمد ،دانشور واخوان ثالث دوستی نزدیکی داشت همچنین اولین کسی بود که با فروغ در دهه 40 مصاحبه ای مفصل کرد ودر نشریه آرش اورا به جامعه ادبی شناساند «هوای تازه» شاملو را در منزل پدری اش در قلهک ویرایش کرد وشاملو بر اولین کتاب او مقدمه نوشت . آزاد که لیسانس قدیم زبان بود 50 سال ازعمرش را وقف معلمی - شعر-روزنامه نگاری  - ترجمه وقصه نویسی کرد و هیچگاه مهاجرت را به وطن ترجیح نداد اما متاسفانه در سالهای واپسین عمر آنقدر از جامعه اش نامهربانی دید که به  زندگی در انزوا پناه برد  وبه قول یکی از دوستان اهل قلم شاید آزاد اگر یک هنرپیشه یا فوتبالیست درجه چندم بود ودر وادی فرهنگ قلم نمی زد از او تقدیر می شد. آخرین  بار که اورا دیدم در نمایشگاه مطبوعات سال 84 بود که در غرفه فصلنامه گوهران نشسته بود که خیلی هم با هم گپ زدیم وآخرین باری که صدایش را شنیدم از پشت سیم تلفن بود در بیمارستانی در خیابان ولنجک.  به هرحال این مرد خجول مهربان که متولد  1312بود در یکی از روزهای سرد وبرفی زمستان به تاریخ بیست ونهم دی ماه 1384 از دنیا رفت -مثل خیلی دیگر از بزرگانی که می روند و....

 

  • ---

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی