ناشران ومولفان به حمایت ارشاد احتیاج دارند
گفتگوی روابط عمومی انتشارات نظری با رامین جهان پور (داستان نویس)
بفرمایید که به طورکلی وضعیت داستان نویسی در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
واقعیتش پرسشی که شما مطرح کردید به اندازه یک کتاب 100 صفحه ای پاسخ می طلبد که در اینجا فرصت آن نیست، اما به طور خلاصه می توانم عرض کنم که جریان داستان نویسی یا بهتر بگویم ادبیات داستانی در کشور ما هنوز در حال گذار است. به هرحال داستان نویسی هم مثل هنرهای دیگری مثل سینما، نقاشی ، عکاسی و دیگر هنرها دارد مسیر خودش را طی می کند و مثل تمام کشورهای دنیا این هنر سنتی وکلاسیک تحت شعاع میهمان نوظهوری مثل اینترنت و مدرنیته است. منتهی فرق ما با کشورهای دیگر دنیا دراین زمینه به نوع نگاه متولیان فرهنگی ما به مقوله ادبیات داستانی برمی گردد و آن اینکه در بسیاری از کشورهای دنیا داستان نویسی به صورت حرفه در آمده اما در کشور ما هنوز به داستان نویسی به عنوان شغل دوم ویا سوم نگاه می کنیم. یعنی در کشور ما اگر داستان نویس شغل اولش را در زندگی به صورت ثابت نداشته باشد کلاهش پس معرکه است.
اگر می شود با ذکر مثالی این قضیه را کمی بشکافید و واضح تر بفرمایید؟
راه دوری نمی رویم یکی از دوستان خوب نویسنده ام که پیشکسوت بنده هم در داستان نویسی محسوب می شود آقای عباس جهانگیریان است که کتاب های متعددی از ایشان درزمینه داستان منتشرشده ودر اکثریت آنها هم موفق هم بوده است.ایشان یکروزی درجلسه ای که در خدمتشان بودم می گفت ، برای یک همایش ادبی به یکی از کشورهای آسیای مرکزی دعوت شده بوده وبا نویسنده ای در هتل هم اتاق می شود وقتی صحبت وارد جریان داستان نویسی می شود آن نویسنده می گوید که شغل وکارش فقط کتاب نوشتن است وکاردیگری ندارد. درآمدش هم دوبرابر کارمندان ماست ، و او کاملا از حرفه ای که انتخاب کرده راضی است. بگذریم که اسم یکی از خیابانهای آن شهرراهم به نام ایشان کرده بودند.و به هر حال طبیعی است وقتی ما نویسندگان ایرانی اینها را می شنویم کمی غمگین می شویم. واینکه درآن کشور افراد معدودی هستن که دنبال کارنویسندگی می روند.اما ماشالله کشورما سرشار از استعدادهای نابی است که طرفدار ادبیات هستند، از نوجوانان تازه قلم گرفته تا پیشکسوتان ما. بعد ازپیروزی انقلاب یعنی از سال 57 به بعد ما نویسندگان خوبی تربیت کردیم ودرواقع آمار قابل توجه ای هم در این زمینه داریم. شما اگر به سایت موسسه خانه کتاب یا انجمن های خصوصی و دولتی نویسندگان کشور مراجعه کنید با آمار امیدوارکننده ای در این زمینه مواجه می شوید. داستان نویس های ما طفلکی ها از وقت وتفریح زندگی اشان می گذرند واثر داستانی خلق می کنند اما از طرف موسسات فرهنگی هیچ گونه حمایتی نمی شوند. توی کشور ما داستان نویسها نسبت به هنرهای دیگرواقعا مظلوم واقع شده اند، در صورتی که کار فکری سختی هم انجام می دهند و این جای تاسف است.آنوقت ما چطور باید به کودکان ونوجوانان آینده ساز خودمان بگوییم که دنبال کار خلاف نروند وبه دنبال فعالیت های فرهنگی باشند.
به نظر شما چه کسی باید از این قشر حمایت کند؟
ببینید، نویسنده کارش را به ناشر یا یک نشریه ای برای چاپ وانتشارمی سپارد،وقتی وضعیت مالی ناشران و مطبوعات ما دست کمی از خود مولفان ندارد آنوقت چه کسی باید پاسخگو باشد. در کشورما متولی بزرگی به اسم وزارت ارشاد داریم. دستشان درد نکند که نویسندگان را بیمه کرده اند وگه گداری هم به بعضی از نویسنده ها وام داده اند،اما آیا فقط همین کافیست به نظرشما ؟ نویسنده در وهله اول، کار می خواهد تا در ازای وقت وانرژی که گذاشته ، بتواند پاسخگوی امرار و معاش زندگی شخصی اش باشد.ما در کشورمان یک سری انتشارات دولتی داریم که مستقیما دولت به آنها بودجه می دهد.بنیاد ادبیات داستانی داریم که خود این بنیاد از نبود بودجه گلایه دارد.من فکر می کنم موسسه خانه کتاب یا خود ارشاد باید بیایند وطبق آمار نویسندگان از طریق فراخوان یا دعوت، به آنها کارهای نوشتاری بدهند. در طول سال کتاب های متعددی از طرف ارگان های دولتی در کشور منتشر می شود ولی عده خاصی از نویسندگان آنها را می نویسند وگاهی هم به آنها نویسنده دولتی می گویند.به نظر من نویسنده دولتی یا خصوصی حرف بی معنایی است. نویسنده ، نویسنده است ونباید کاری به جناح بندی ها و احزاب و این گروه بندی ها داشته باشد.وقتی این اتفاق افتاد، آن وقت هر نویسنده ای که خواست می تواند از این مزایا وحمایت ارشاد برخوردار شود اگر هم نخواست از تسهیلات دولت استفاده کند کسی اجبارش نمی کند. ما باید بدانیم که اصلا نهادهای فرهنگی ما برنامه ای برای حمایت مالی از نویسندگان دارند یانه.
در حال حاضر وضعیت چاپ ونشر کتاب را در کشور چگونه می بینید؟
واقعیتش خیلی خوب نیست،من در یکی دو هفته گذشته که با چند تا ناشر صحبت می کردم اکثر آنها از بالا رفتن وحشتناک وچند برابری قیمت کاغذ نگران بودند وحتی امیدی به انتشار 500 نسخه هم دیگر ندارند. خیلی از آنها هم گله داشتند از وزارت ارشاد که چرا ناشران را به حال خودشان رها کرده و مشکل کاغذ را حل نمی کنند؟ یا حداقل از ناشران به اندازه کافی کتاب نمی خرند تا کمکی به آنها کرده باشد.
ازکتاب های در دست چاپتان برایمان بگویید؟
من در حال حاضر سه تا کتاب دردست انتشار دارم که به زودی در انتشارات نظری از زیر چاپ بیرون می آید و به مشتاقان کتاب معرفی می گردد.
می شود در مورد این کتابها صحبت کنید؟
بله دو تا از کتاب هایم مجموعه داستان هستند به نام های « خانه های فرانسوی » و« بلیت های لای کتاب » که با موضوعات روز و اجتماعی نوشته شده اند و در آن داستانها به موضوعاتی همچون خاطرات جنگ و آزادگان کشورمان پرداخته ام وهمچنین نگاهی هم داشته ام به زندگی امروزی دانشجوها ، نویسندگان وروزنامه نگاران و حتی جنگ داعش. کتاب سومم «قصه های قدیمی» نام دارد که درآن به باز آفرینی قصه های متون کهن ایرانی پرداخته ام وبه زبان ساده آن را برای گروه سنی نوجوانان نوشته ام.
ممنون که در این گفتگو شرکت کردید، درپایان اگر حرف نگفته ای دارید، بفرمایید؟
در اینجا از فرصت استفاده می کنم واز مدیر محترم وفرهیخته انتشارات نظری جناب آقای حاج کریم نظری تشکر می کنم. بدون اغراق وبدون تعارف ایشان یکی از متعهد ترین ناشرانی است که من در طول این چند سال کارنویسندگی وروزنامه نگاری ام با آن برخورد داشته ام، انسانی کار بلد و با سواد. یکی از ویژگی های آقای نظری که نمی توان از آن چشم پوشاند، حمایت صمیمانه اش از نویسندگان تازه کاراست. او در این وانفسای بحران وحشتناک کاغذ و آشفته بازارچاپ و نشر کتاب هنوز هم خالصانه از نویسندگان ومترجمان جوان وحتی تازه کار بدون هیچ چشم داشتی و با سرمایه خصوصی استقبال می کنند، کاری که انتشارات های کاملا دولتی ما هم در این چندسال انجام نداده اند،.او در دفتر انتشاراتش جلسات داستان نویسی تشکیل می دهد وبرنامه هایی از قبیل رونمایی و معرفی کتاب برای تشویق نونهالان برگزار می کند، چون عاشق کارش است واز روی شکم سیری یا ازروی تفنن شغل ناشری را انتخاب نکرده است. او عاشق کار فرهنگی است و اهل شعاردادن نیست. فعالیت های او در چندسال اخیر برای اشاعه فرهنگ کتابخوانی ونویسندگی وحمایت بی دریغش از نویسندگان ومترجمان جای تقدیر وتشکردارد.
- ۰ نظر
- ۲۸ آبان ۹۷ ، ۰۹:۵۸