گپی خودمانی با جمشید
محمدی مقدم ،شاعر وطنزپردازهم محله ای
...................................................................................
گفتگو از :رامین جهان
پور
............................................................................................
ازشادی
وخنده مردم خوشحال می شوم
«طنز»
مقوله بسیار مهمی است که در زندگی همه
انسانها تاثیرات مثبتی خواهد گذاشت . هنرمندانی که در این زمینه فعالیت دارند،
بزرگترین کار شان نشاندن لبخند بر لب همنوعانشان است. جمشید محمدی مقدم یکی از هنرمندان خوش فکر هم محله ای است که
بخش عمده فعالیتهایش را طنز مکتوب تشکیل داده تا با نوشته هایش سهمی در شادی مخاطبینش داشته باشد .محمدی مقدم راشاید در منطقه ای که زندگی می کند خیلی ها نشناسند ،اما سالهاست
که به عنوان یک شاعر و طنز پرداز
مطرح در کشور به فعالیت مشغول
است . اولین کتاب اومجموعه «قاطی پاطی
» نام دارد که شامل بیش از50 شعر طنز است
که بیشتر به مسائل اجتماعی جامعه می پردازد ،
این کتاب در سال 1384 توسط انتشارات
دانش منتشر شده است .این طنزنویس در حال حاضر کتابهایی را هم
در دست چاپ دارد . همچنین نوشته ها واشعار
طنز متعددی هم از او در نشریات فکاهی
وفرهنگی نظیر: خورجین ،گل آقا ،طنزپارسی
وآفتاب یزد به چاپ رسیده است .این طنز نویس، به مدت 8سال در حوزه
هنری سازمان تبلیغات اسلامی ، برگزار کننده جلسات شعر «درحلقه رندان » بوده ودر حال حاضر هم در برنامه «جمعه ایرانی» که
از رادیوایران پخش می شود به عنوان
طنزپرداز حضوردارد و همچنین در برنامه طنز
قند پهالو که نوروزامسال ازشبکه آموزش
سیما ،پخش می شد شرکت داشته است . محمدی در زمینه شعر طنزمقامهایی را
ازهمایشهای مختلف هنری کسب کرده وازایشان تقدیرشده است که از مهم ترین آنها میتوان
به دومین جشنواره سراسری طنزمکتوب اشاره کرد که در دی ماه سال 1386 برگزار شد وایشان نفراول بخش شعر طنز در کشور را به خود اختصاص داد.
آقای محمدی مقدم ، بفرمایید که چند
سال است که در غرب تهران زندگی می کنید و
ازچه تاریخی نوشتن طنز را شروع کردید ؟
بنده در سال 1347 در
محله قاسم آباد استان گیلان متولد شدم .از
5 سالگی به همراه خانواده از آنجا مهاجرت
کردیم وازسال 1352 تا بحال در محله ورد آورد زندگی می کنیم .ازسال 1372 با مجله
اطلاعات هفتگی آشنا شدم .در آن زمان این
نشریه صفحاتی را برای کودک ونوجوان در نظر گرفته بود که هرهفته دنبال می کردم .در همان روزها
شعرهایی را که برای کودکان سروده بودم
،برای اطلاعات هفتگی ارسال کردم که مورد استقبال قرار گرفت وپشت سر هم منتشر شد
.چاپ ین اشعار باعث شد تشویق شوم وسرودن شعر را ادمه بدهم . بعدها سبک اشعارم عوض
شد ووارد حیطه شعر طنز شدم که اغلب برای
بزرگسالان بو د وتا این لحظه به عنوان شاعر
ونویسنده طنز فعالیت دارم .
چطور شد که به برنامه های طنز رادیو
راه پیدا کردید ؟
سال 1386 بود که در
فرهنگسرای هنر قرار بود در یک برنامه
هنری یکی ازشعرهای طنزم را بخوانم .وقتی پشت تریبون رفتم وشعرم را خواندم مورد تشویق شدید حضار قرار
گرفتم . بعد از اتمام برنامه، آقای علیرضا جاوید نیا بازیگر طنز رادیو وتلوزیون به کنارم آمد واز من
خواست که در صورت تمایل با برنامه طنز جمعه ایرانی همکاری داشته باشم . بنده هم
پذیرفتم واز آن روز تا بحال در این برنامه
که به تهیه کنندگی وسردبیری آقای سعید
توکل اجرا می شود به عنوان طنزنویس همکاری دارم.
می شود کمی بیشتر در مورد این برنامه
توضیح بدهید ؟
این برنامه طنز در
واقع ادامه دهنده برنامه معروف «صبح جمعه با شماست »که در دهه شصت وهفتاد هرهفته جمعه ها، مخاطبان بسیاری را پای رادیوها
می نشاند .در حال حاضر هم این برنامه
طرفداران خودش را دارد. در این برنامه 40 نفر به عنوان بازیگر وموزیسین ومجری
ونویسنده وسایر عوامل همکاری دارند و من
افتخار همکاری با بازیگران با سابقه و پیشکسوتان عزیزی مثل آقایان رضاعبدی (میرزا عبدالطمع )–منوچهر آذری (آقای
کارمندیان ) – علی رضا جاوید نیا(خان ،خان )مهران امامیه (سق سیاه ) و بسیاری دیگر
از عزیزان را دارم که هنوزهم به شاد بودن مردم فکر می کنند.
آیا خاطره ای ازاجراها ی برنامه های
رادیویی دارید که برای خوانندگان همشهری محله تعریف کنید ؟
خاطره زیاد دارم که
یکی ازآنها دیدارباهنرمندان با سابقه ای است که در زمینه های مختلف مثل خوانندگی –
نوازندگی موسیقی وسینما و... به استودیو رادیومی آیند واز نزدیک با آنها برخورد می
کنم .خاطراتم بیشتربه مکانهایی بر می گردد
که در آنجا حضوردارم ورادیوهم روشن است . مثلا گاهی وقتها روزهای جمعه که توی
تاکسی می نشینم ونمایشهای رادیویی راکه
کار خودم هست ، از رادیو می شنوم وشادی
وخنده مردم را می بینم ،بسیار خوشحال می شوم و این برایم بسیار ارزشمند است .
در مورد اجرای برنامه های طنز در مکانهای فرهنگی مناطق تهران چه صحبتی دارید ؟
ما در برنامه های
مختلفی در مکانها ی فرهنگی شرکت می کنیم .وحتی گاهی شده که به خاطر پررونق شدن
برنامه بنده یکی –دوتا از هنرمندان باسابقه رادیو وتلوزیون را با خودم به آنجا
ببرم .مردم وقتی چهره هنرمندان مورد علاقه اشان را می بینند ،طبیعتا اظهار لطف
وعلاقه می کنند.اما متاسفانه بارها شده که مسئوالین فرهنگی آن برنامه ،کوچکترین
تقدیری از آن هنرمند پیشکسوت نداشته اند.کلا ما درزمینه فرهنگی کمتر هزینه می کنیم
. اما با این حال من ودوستانم با عشق وبی هیچ چشمداشت مالی در این برنامه ها شرکت
می کنیم .چون به کارمان علاقه داریم .
آیا در زمینه طنز مکتوب
مثل شعر ،داستان یا حکایت بوده
اند اساتیدی که ازآنها الهام گرفته باشید
ودر زندگی هنری اتان تاثیر گذار بوده باشند ؟
بله .در زمینه
طنزمکتوب در اشعار قدیمی وکلاسیک ما بنده از برخی ازشعرهای ایرج میرزا وعبید
زاکانی تاثیر گرفتم.در زمینه طنزمعاصر
هم می توانم ازاساتیدی نام ببرم که دردوره
ای اززندگی در نشریه گل آقا با آنها همکار
بودم و ازتجربیات آنها بسیار استفاده کردم
.در این مورد می توانم از زنده یادان کیومرث صابری فومنی ومنوچهر احترامی وعباس
صادقی اسم ببرم که آثار ماندگاری درزمینه شعر و طنزدارند ، همچنین
ازاستاد خودم ابوالفضل زرویی نصرآباد طنزنویس معاصر که همیشه با تمام سختی ها حامی طنز نویسان جوان
تر بوده وهستند.
چه کتابهایی رابیشتر مطالعه می کنید و
خواندن چه کتابهایی را به خوانندگان نشریه ما توصیه می کنید؟
بنده به خاطر زمینه
فعالیتهایم طبیعتا بیشتر آثار طنزرا می خوانم .وبیشترکتابهایی که مطالعه می کنم به مسائل طنز در جامعه برمی گردد.به
خوانندگان نشریه هم کتاب های طنز چخوف وعزیز نسین ونوشته های رضا رفیع را پیشنهاد می کنم .همچنین دو مجموعه طنزبه اسم«
فیض بوک »نوشته ناصر فیض و« لطفا میخ نشوید! »نوشته راشد انصاری را که ازطنزنویسا ن کار بلد مطبوعاتی ما هستند به خوانندگان نشریه شما
پیشنهاد می کنم .
آیا نشریه همشهری محله را مطالعه می کنید
؟
بله . من هم مثل تمام کسانی که اهل قلم هستند ،دوست دارم که مسائل فرهنگی منطقه، بازتاب بیشتری در این نشریه
داشته باشد وافراد فرهیخته درزمینه فرهنگی در این نشریه بیشتر مورد توجه قرار
بگیرند.
با اینکه مدت زمان طولانی است که در مجاورت منطقه 22 زندگی می کنید چه صحبتی در
مورد این منطفه دارید ؟
خوشبختانه نسبت به
بقیه مناطق تهران بسیار خوش آب
وهواتر وآرام تر است وروبه رشد وپیشرفت می باشد ودارای استعدادهای درخشانی
درزمینه فرهنگ وهنر که باید به شکوفایی برسند . .فقط امیدوارم این منطقه همانطور
که دارد مراحل رشد را در مجتمع سازی
وساختمان سازی ومراکزتفریحی مثل دریاچه چیتگر
طی می کند فضاهای فرهنگی آن هم
مثل فرهنگسرا ، آمفی تئاتر ،کتابفروشی وکانونهای ادبی –هنری آن هم بیشتر شوند .
.................................................................................
دو شعر طنزازکتاب« قاطی پاتی» را برای خوانندگان
همشهری محله انتخاب کرده ایم که با هم می خوانیم:
.......................................................
خواننده پاپ
شده چشمان زیبای هنر
کور
از این خوانندگان
جورواجور
صداهای عجیب وآنچنانی
نموده بنده را قدری
روانی
چراخوانندگان این
زمانه
کنند تقلید،آنهم
ناشیانه
چوگردد زندگی
،درکامشان زهر
کنند با مادر مظلوم
خودقهر!
نمایندعکسشان را
هرکجاچاپ
گذارند نام خود
«خواننده پاپ »!
اگرچه صوت
ناهنجاردارند
ولی دردستشان گیتار
دارند !
ومی خوانند روزی ده
ترانه
دوتاعرفانی ،هشتا
عاشقانه !
دلم خواهد که من هم
مثال آنها
شوم خواننده ومحبوب
دلها !
ولی از بابتی هم
شرمسارم
چرا؟چون مادرم را
دوست دارم !
............................................
وام
ازدواج
رئیسا گرتو آگه بودی
از درد دل بنده
نبودی این چنین بی
اعتنا برمشکل بنده
به من وامی ندادی تا
نمایم ازدواج ،آری
توخندیدی به فکر
وآرزوی کامل بنده
که آخر یارمن شد
همسریک مرد میلیونر
نشد آن ماه امیدم
چراغ محفل بنده
دریغا از میان این
همه گلهای رنگارنگ
بجزخار بداقبالی
نباشد حاصل بنده
رئیساگربمیرم ازغم
هجران آن دلبر
نمی بخشم تورا زیرا
توهستی قاتل بنده!